چن روزه واکسن زدم.جاش درد میکنه هنوز
پرهامم ۶ماه و ۲۵روزگی چهاردستوپا کرد
پسر مامان ۱۳۰روزگی غلتید
اولین غلت زدن
امروز بعد از کلی تلاش بی وقفه تو این چند ماه امیرمحمد غلتید و خودش کلی کیف کرد?❤️
اولین واکسنش رو خانه بهداشت حیدرآباد زدیم
۲۴اسفند۹۹_اولین غلت زدنت مبارک
آخ یکی از بدترین روزای عمرم روزی بود ک میخواستن بیان و ختنه کنن شما رو?? ینی من مردم و زنده شدم اصلا طاقت نداشتم ببینم گریه هاتونو الهی? 12 آبان بود و 24 آبان هم واکسن 4ماهگیتونو زدیم خدا روشکر زیاد سنگین نبود با اینکه خیلی سخت بود رسیدگی به دوتاییتون ولی خودتونم باهامون همکاری کردین تا راحت تر از این مرحله رد بشیم خلاصه ک 4ماهگی پر ماجرایی داشتین?
تو از آسمانها آمده ای و اینجا زمین است... زمین گاهی سرد است... خشک است... تلخ است... اما نترس و نگران نباش... برایت بهشتی میسازیم، شبیه آنجایی که از آن آمدی? پنج ماهگیت مبارکمون باشه عسلچه ی منو بابایی
به وقت واکسن ۴ ماهگی
چهارماهگی آرسین عزیزم همراه با غلت زدنش
عشق من❤ امروز برای اولین بار غلت زد?
اولين غلت ياسان اقا در چهار ماهگي?
پنج ماهگی نفسم???
۴ ماهگیت مبارک گل پسرم?❤
وجودت برایمان همیشه بهترین اتفاق خواهدبودباتوحال تمام روزهایمان عشق است فندق مامان
اولین چهارشنبه سوریت مبارک گل پسرم
پاییز وفادار ترین فصل خداست حافظه ی خیس خیابان های شهر را همیشه همراهی می کند لعنتی، هی می بارد و می بارد… و هر سال عاشق تر از گذشته هایش گونه های سرخ درختان شهر را می بوسد و لرزه می اندازد به اندام درختان و چقدر دلتنگ می شوند برگ های عاشق برای لمس تن زمین که گاهی افتادن نتیجه ی عشق است… اولین پاییزت مبارک نفس مامان ????????
قشنگم دلبرکم تو این ماه تونستی بدون کمک غلت بزنی و خوشحالی رو به لب مامان و بابا بیاری
به وقت چهار ماهگیه دونه الماس مامان? من امروز تونستم بدون کمک مامانی غلت بزنم?
اولین ولنتاین اقا سامیار❤️ #ولنتاین
مادر بودن، زیباترین شادی دنیاست و نمیدانی من به خاطر تو چقدر به اشکهایم لبخند زدهام دلبندم ۵ ماه است که در آغوش منی و من هرروز با عشق تو را می بویم و می بوسم و شکرگزار این هدیه الهی هستم.
من عاشق این لباسش بودم? این شد که تم ماهگردشو دایناسور زدم و براش تاپر خوشگل درست کردم?
شیطنت های پسرم داره شروع میشه !??
هوراااا من غلتیدم?دیگه کم کم شیطنت هام شروع میشه و مامانم باید بیشتر حواسش بهم باشه????
تو متولد شدی تا من زندگی کنم? تا من لحظه لحظه عاشقی کنم تا من لطیف ترین و پاک ترین حس دنیارو تجربه کنم تو اومدی برای عزیز بودن برای همه چیز بودن♥️ نیلای من بالاخره بدون کمک غلتید و کلی مامانی و بابایی رو خوشحال کرد??
?
اولین غلتیدنت مبارک فرشته ی مامان مهرسامم یکی یدونم ۱۴۰۰/۵/۱۲
اولین عید غدیر مبارکت باشه پسرم، دلبندم ?????
اولین باره رادوین خانمون افتخار سواری داشتن??❤
?????????????? اولین عید قربانت مبارک فندقم ????
پسرکوچولوم غلتید برای اولین بار
اولین عید قربان من و اولین عید فسقلی شما مباااارک
پسر نازم تو امروز دقیقاً ۴ ماهه شدی... تو این مدت که مهمون خونه من و بابایی شدی از در و دیوار خونه صدای شادی و خنده میریزه و تو تنها دلیل این خنده های از ته دل ما هستی. من و بابا فکر میکنیم که قبل داشتنت هم آیا دلیلی برای شادی داشتیم و آیا اصلاً میدونستیم خوشحالی چی بوده؟؟???
اولین حرم یزدان جون?
اولین بار که دریا رفتم و خیلی دریا و شن ها رو دوست داشتم
شش ماه عاشقی ?من
قربون پات برم من...
غلتیدن همتام?
6ماهه شدی دلبندم?? خداروشکر
مهرسام و زرافه?❤?
اولین عیدت مبارک قشنگم???
میتونم سینه خیز هر جا که میخوام برم
#شش_ماهگی #رمضان
آقا مهرسام دلبری میکنه??
اینجا ماهور ۳ ماهشه... ایده ای که به ذهنم رسید ست کردن لباسش با تم ماهگردش بود ماشینارو گذاشتم، تخته سیاهم گذاشتم و بقیه وسایل و چیدم ماهور تازه یاد گرفته بود گردنشو نگه داره اگر دنبال ایده های باحال برای ماهگرد کوچولوت میگردی به پیج ما تو اینستاگرام سر بزن? @mahoor_images98
انجیر شیرین من
♥یه آواز قشنگ هم یاد گرفتی : آغغغغغغوووو ..... غاغغغغغوووو .... وقتی باهات همراهی میکنم سر شوق میای و بلند بلند تکرار می کنی ♥ تو ۲ماه۲۰روز تونستی kop بشی..انقدر برات ذوق کردیم که خودت هم سراز پا نمیشناختی ♥.دست و پا زدنت هم که دیگه نگو .... خیلی شیطون شدی وروجک من ♥. راستی گلم به خاطر سومین ماهگردت یه آویز موزیکال واسه تختت گرفتیم که خیلیییییی دوستش داری و هر وقت کوکش میکنیم کلی ذوق میکنی❤️
نفس مامان ۹۰ روز و ۹۰ شب طلایی رو با هم گذروندیم ،۹۰ شب و روز خاطره انگیز ..... مامانی میخوام واست بگم تو این ۹۰ روزی که از تولدت میگذره چه تغییراتی کردی : ♥.میزان رفلاکس معده کوچولوت خیلی کمتر شده و این یعنی شما مامان و لباساش و قالی و روتختی و ... با محتویات معده ات کمتر مزین می کنی ♥.انگشتای نازت رو پیدا کردی و سعی میکنی همه رو یکجا بکنی توی دهنت....
من و بابا خیلی دوستت داریم، مخصوصا وقتی با اون چشمهای نازت به ما نگاه می کنی و یه لبخند ملیح روی لبهای قشنگت میشینه. دلبر کوچولوی مامان، امیدوارم همیشه لبت خندون و چشمهای قشنگت شاد و پر امید باشه. #ماشالله 2_ماهگی#دلبر_جان#آتلیه#عکاسی#جوجه_طلائی ?#پاییز_97#مهر_97???? #ماشالله_لا_حول_و_لا_قوة_الا_بالله_العلی_العظیم
♥.دو ماه از بودنت میگذره ♥.دو ماهه که کنارت نفس می کشم ♥.دو ماهه که آغوشم از عطر نفسهای تو پرشده فرشته کوچکم ♥مامان فدای تو بشه که موقع شیرخوردنت یکی از دستاتو بالا-جلو لبم میاری که ببوسمش دخترِ لوس خودمی? ♥♥.وزن و قد ۲ ماهگی ات : وزن :۴/۶۰۰ کیلو گرم قد :۵۲سانتی متر #هزار ماشالله ... #مانی#عشق#دو ماهگی#محبت#هزارماشالله#دوستداشتن# بابایی# #ماشالله_لا_حول_و_لا_قوة_الا_بالله_العلی_العظیم
آخه این چه جور خوابیدنی مامان فدات بشه ??
اولین سیزده بدر ما?
3 ماهگی قند کوچولویی من ?????
یا علی اصغر
خیلی اقا و متین رفته عید دیدنی??❤️
دخمل مامان با خرگوش شیطونا در حال آتیش بازی.. نفس مامان اولین چهارشنبه سوریت مبااارک?
زیبای من...
جان دلم چهار ماهگیت مبارک ???
تو وصل بودی به بهشت و من وصل شدم به تو زیباترینم، 4ماهگیت مبارک❤️?
عزیزترینم ۱۸۰ روز است که تو در کنار منی، 180 روز است که اشباع شدهام از لطیفترین حس دنیا، شش ماه است که بوسیدن چشمانت شده عادت قبل از خوابم، ششمین ماه است که هر صبحم را با شکرانه داشتن تو آغاز میکنم. و هر شب چشمانم را با آرزوی سلامتی تو میبندم.??
تو وصل بودی به بهشت و من وصل شدم به تو زیباترینم، پنج ماه از با هم بودنمان می گذرد، ۵ ماه از عاشقی با تو می گذرد، 5 ماه از نابترین لحظات زندگی تو می گذرد و من آن را به اندازه چشم برهم زدنی بیشتر نمیبینم، عزیزترینم امروز تو پنج ماهه شدی و من هر روز سرمست از شکوفا شدنت میشوم و اینجاست که می فهمم خدای من چه لذتی می بَرد از خلق آدمیان…??
هر روز کارهایی میکنی که خدارو برای داشتن هزاران بار شکر میکنم.... غلتیدن عسل جون سینه خیز رفتنت واکسن و بی حالی??
اولین کتاب داستانای هورادم که باباجونش براش بخاطر غلتیدنش جایزه خریده????
اقامهرسام تموم دنیام
عکاس شدنم با اومدن مهرناز خانم،خاطره ساز شد
@hana_rasouli98
اهورا جون توی سه ماهگی غلتیدن رو تجربه کرد و با پارچه ماهگرد و تخت سیاه تونست
باقلوای من
برکت زندگی من
دختر یکی یه دونه مامانی زندگی با تو آنقدر شیرین شده که حتی متوجه نمیشم روزها و هفته ها چه جوری میگذره تو هر روز با کارها و رفتارهای جدید و قشنگت لحظه هارو برام جذاب میکنی چهارماهگی دخمل مامان? شایلی جونم مبارک
دخترم آنیل تو در این ماه با صدای بلند می خندی و قهقه میزنی و خودت بدون کمک به روی شکم بر میگردی و وقتی به پشت خوابیدی پاهایت را می گیری و به دهان می بری دختر گلم هرروز داری شیرین تر و شیرین تر میشی دلبر من ❤❤❤❤❤❤❤❤❤
آمدهام ای شاه پناهم بده/خط امانی ز گناهم بده ای حرمت ملجا درماندگان/دور مران از در و راهم بده لایق وصل تو که من نیستم/اذن به یک گوشه نگاهم بده دخترک عزیزتر از جانم چهار ماهگیت را در جوار آقای مهربانی ها جشن گرفتی،آرزو دارم در تمام لحظه های زندگی ات خدای ضامن آهو پشت و پناهت باشد..
پسرم انقدر آقاست که با این که امروز واکسن خورده اما انقدر با مامانش همکاری میکنه واسه عکس گرفتن
۸ماهگیت مبارک جان دلم فندوق مامان امروز ۲۳۰ روزه که وارد زندگی منو بابایی شدی امروز ۲۶ بهمن روزه مادره خیلی خوشحالم که این حس قشنگ مادرشدنوبا تولدت به من هدیه دادی بهترین و قشنگ ترین هدیه ای که تا ب حال گرفتم. مامان جون میدونستی ۲ ماهه خیلی تلاش میکنی تابتوتی رویِ دست و پاهای کوچولوت وایستی و چهاردست و بری.الهی قربونت برم که بااون دست وپاهایِ کوچولوت مسافت چندمتری و طی میکنی اصلاهم خسته نمیشی وقتی وسط مسیر یه چیزی یا صدایی توجهت و جلب میکنهبه سرعت برمیگردی،میشینی، چند لحظه ب اطرافت دقیق میشی دوباره به مسیرخودت ادامه میدی یا وقتی بابایی مثل خودت چهاردست وپا میره میفته دنبالت چقد ذوق میکنی و فرار میکنی. خاطرات ۸ ماهگی هورام کوچولو تو دفتر خاطرات چندماهمه??
❤️سورنا خان❤️
۴ ماهه ی قشنگم ?
دخترم بال و پر پرواز من عشق دل و ناز من من با تو خوشحال ترینم ۴ ماهگیت مبارک
عاشق نگاه قشنگم وقتی نگاهم میکنی انگار رو ابرها میچرخم
۴ماهگی غلطید و قهقهه زد
Eshghe maman @shahan.amini98
در این ماه میتونی غلت بزنی ومدام سعی وتلاش میکنی که چهاردست وپا بشی وقتی اسمت رو هم صدا میزنیم خیلی زود عکس العمل نشون میدی ومیشناسی اسمت رو به من وبابایی هم خیلی وابسته شدی وبه محض دیدن ماودست وپا میزنی ومیخندی ومیخاهی بیایی بغلمون
تو چهارماهگی غلتید..وقتی ک هی زور میزد برگرده رو شکم ولی نمیتونست هی بهم نگاه میکرد انگار میخاست بگه کمکم کن.وقتی ک منو باباشو میدید هی دستو پاتکون میداد انگار دنیا رو بهم میدادن
پسرم مرد کوچکم وبزرگ مرد اینده... داشتن تو داشتن تمام خوبی های دنیاست شانه هایتت تکیه گاه خستگی های من است داشتن تو ارامش خیال من است و دلم به تو گرم است ای مرد ترین پسر دنیا 1399/2/12 ?SHAHAN?
فندوق مامان سه ماهگیت مبارکمون باشه پسر خوشگلم?❤?? #کرونا رو شکشت میدهیم
كم و بيش خونه ي عمه اينام ميموندم، اومدم خونه خودمون ،تقريبا بعد از ٣ ماه ميتونستم خودم به تنهايي بچه رو نگه دارم ، بازم سختم بود، ولي كنار اومدم ? شبا تو اتاق خودمون رو تخت با من ميخوابيد من چون كارمو ول كرده بودم و مجيد سركار ميرفت ازمون جدا ميخوابيد كه صبح بتونه بيدار شه
بهترینم چهار ماهگیت مبارک ❤️اولین بهار زندگیت مبارک عشق مامانی ♥️
بهترینم چهار ماهگیت مبارک ❤️اولین بهار زندگیت مبارک عشق مامانی ♥️
دختر قشنگم تو زیباترین آرزوی منی خدارو شکر میکنم که سرنوشت منو تورو باهم نوشت ♥️ عروسک مامان چهار ماهگیت مبارکمون باشه ? ______________ ویونای مامان ، چیزی نمونده به اون روزایی که با دستای توپولوی کوچولوت به مامان کمک کنی ، کاش میشد دیرتر بزرگ بشی عزیزدلم ، مامان این روزا با وجود تو و شیطونیات دیگه نمیتونه مامان گذشته باشه و خونش از تمیزی برق بزنه ، اما امروز با کمک بابایی و شما کمر همت بستیم و داریم خونه تکونی می کنیم ??? ۱۳۹۸/۱۲/۱۸
4ماهگیت مبارک عشق مامان?????
عزیزم وقتی که اولین غلت زدی نزدیک چهارماهت بود و منم خیلی کیف کردم دستانت راکه میگیرم بهترین حس دنیاست هرروز صبح ک ازخواب بیدارمیشم میبینمت هزاران بارخداروشکر میکنم بابت هدیه ارزشمندش ب خودم البته الان ک دارم اینارومینویسم نزدیک شش ماهته و نمیزاری بنویسم.?
واکسن ۴ ماهگیتو زدیم خیلی بیحال شده بودی و مطلوم روی کریر خوابیده بودی دلمون برای شیطنت هات تنگ شده بود? قدت خیلی بلند شده اما این ماه چون خوب شیر نخوردی فقط ۳۰۰ گرم اصافه کردی خیلی بازیگوش شدی ودوس نداری شیر بخوری همش میخوای همه جا رو نگاه کنی و لمس کنی منم به اجبار ایستاده بهت شیر میدم تقریبا اسم خودت رو میشناسی بلد شدی پاهاتو بادستات میگیری پستونکتو میگیری و تلاش میکنی ببری توی دهنت اما نمیتونی پستونکتو که از دور میبینی دهنتو باز میکنی وذوق میکنی باهم برای اولین بار رفتیم سینما وفیلم مطرب رو دیدیم توهمش خواب بودی و وقتی از سینما اومدیم بیرون بیدار شدی?من وبابا وخانواده رو کاملا میشناسی و به بعضی افراد مثل مادربزرگمن غریبی میکنی وبغض میکنی این ماه من وتو وبابا رفتیم تهران خونه بابایی کل راهو خواب بودی واصلا اذیت نکردی❤ پسرم خیلی زود داری بزرگ میشی کم کم لباسهات دارن کوچیکت میشن ومن باورم نمیشه که این پسر گل منه که انقدر قد کشیده❤دوستت دارم
فرهاد و مامانیش اولین روزی که به خونه برگشت
عزیز من 4 ماهگردت مبارک دختر خوشکلم
تو را چرن جان خود ميدانمت
اگه قبلا بهم میگفتن یکی میاد تو زندگیت که باعث میشه خودتو فراموش کنی باورم نمیشد ولی الان 4ماهه که دیگه چیزی به نام من وجود نداره و همه شدی تو مثلا: لبخندتو...صدای تو...چشم های تو...هر روز و همیشه تو... دلبرکم تو شدی یک منِ دیگه که برای خوشبختیش آسمون رو به زمین می دوزم 1ماه دیگه هم گذشت تو بزرگتر شدی و من شیداتر تو دلرباتر شدی و من مجنون تر دوستت دارم زیباترین مخلوق زمین
نورا کوچولوی مامان...آبنبات شیرین من چهارماهگیت مبارک...????
داری دندون درمیاری ومدام دستت توی دهنته هرچیزی که میبینی میگیری ودوس داری تو دهنت کنی گاهی پستونکتو درمیاری اما نمیتونی بزاری توی دهنت وگریه میکنی برای اولین بار توی روروئک نشستی وخیلییی خوشت اومد کلی خندیدی وجیغ زدی عاشق گوشی وتلویزیون هستیودوسداری بادستات بگیریش دستامو بالای سرت تکون میدم یا موهامو میبینی دوس داری وبادست تلاش میکنی بگیریش خنده های صدادار میکنی با روروئک میری سراغ کابینتا وبهشون دست میزنی ط سیب وهویج ونون گاز میزنی واگر ازت بگیریم گریه میکنی پستونک تغذیه ات رو باسیب بااشتهامیخوری اما دوس نداری شیربخوری برای غذاهای توسفره دست وپا میزنی ودهنتو باز میکنی تابخوری باباو مامان وخانواده هارو میشناسی وبهشون میخندی برای واکسن ۴ ماهگی هم اصلا گریه نکردی فقط دیگه شیطونی نمیکردی چونپاهات درد میکرد
این ماه برای اولین بار توی روروئک نشستی وخیلییی دوسش داشتی همش بلند میخندیدی وذوق میکردی تازه خنده های صدا دار میکنی لثه هات میخاره ومدام دستت تودهنته وهرچیزی رو گاز میزنی برای اولین بار یه هویج دستت دادیم وتو خیلی ازش استقبال کردی اما چون هنوز خیلی نمیتونی اشیارو به دهنت ببری گریه میکنی هرچیزی رو میبینی دستت رو دراز میکنی تا بگیریش پستونکت رو درمیاری و گاهی خودت میتونی ببری توی دهنت هویج وسیب ونون رو گاز میزنی یه کمی لعاب برنج بهت دادیم اما خیلی دوست نداشتی عاشق گوشی وتلویزیون هستی اگر بغل کسی باشی وگوشیشو ببینی گریه میکنی تا گوشیو بگیری یا با دست روی گوشی میزنی وصفحه رو حرکت میدی خیلی بازیگوش شدی و دوس نداری زیاد شیر بخوری اما سر سفره برای غذاهای ما دست وپا میزنی و قاشق رو که میبینی دهنت رو باز میکنی تا اونو بخوری?
۴ ماهگی باران مصادف شد با هالووین که تم عکسهاش هنر دختر خالش شادیه وعکسها را همه خاله شادی ازش گرفته
دلسا فرشته ی مامان الان دیگه با نگاه کردن برامون از ته دل میخنده و مدام در حال غلتیدن هست.مامان به قربون نگاهت خنده هات ..
وقتی سه ماهم بود غلتیدم
وقتی که ۳ ماهم بود غلتیدم
هنوز باورم نمیشه که به این زودی 120 روز گذشت انگار همین دیروز بود که داشتم با هیجان خودمو برای به دنیا اومدنت آماده میکردم کوچولوی مامان حس حضورت و بودنت بهترین و قشنگترین حس دنیاست و خدارو هزار بار شاکرم بابت این هدیه بی نظیر و ارزشمند دخترکم یه فصل بهار و یک ماه از فصل تابستون از زندگیت گذشت و شما 4 ماهه شدی چقدر خوبه که هر روز دارم با صدای خنده هات ،گریه هات یا آواز خوندنات چشمامو باز میکنم فندقم این یه ماهی که گذشت پر از اتفاقای جدید و خوب بود هم برای من و بابایی و هم برای خودت یکیش این بود که وقتی 3 ماه و 20 روزت بود تونستی غلت بزنی من که خیلی خوشحال شدم ولی دوستام میگن که دردسرام تازه داره شروع میشه خندونک البته الان میبینم که راست میگن چون همش یه نفر باید کنارت باشه تا هر وقت غلت زدی شما رو نجات بدهخندونک گردن گرفتنت هم عالی شده دخترک مامان دیگه مثل قبل لق نمیزنه تشویق اسباب بازی ها و عروسکات رو خیلی دوست داری و باهاشون بازی میکنی و حرف میزنی و صد البته عاشق اینی که مزه ی همشون رو هم تست کنی خوشمزهمتنظر دستات رو خیلی وقته که میشناسی و الان میتونی هر دوتا دستت رو به هم برسونی و یک توپ کوچیکو با دستات بگیری و ببری سمت دهنت و همون قضیه تست کردن که گفتم خنده دوتا پاهات رو هم خیلی داری سعی میکنی بگیری و بذاری تو دهنت فکر کنم اونا هم به نظرت خوشمزه میان از شیرین زبونیات هم که نگوووو..کلی برامون حرف میزنی..البته به زبون خودت( اغو...او ...) فندقم شنبه هم رفتیم واکسن 4 ماهگیت رو زدیم که خدا رو شکر زیاد اذیت نشدی از خواب شبانه ات هم بگم که گوش شیطون کر دیگه از دو ماهگی تا به الان خوابت تنظیم شده و شب ساعت 10 میخوابی تا صبح ساعت 7 ..... البته که بین این ساعتا چند باری برای شیر خوردن بیدار میشی ولی از ترس اینکه خوابت نپره چشمات رو باز نمیکنی و با چشم بسته شیر میخوری و میخوابی حتی وقتی بین این ساعتا پوشکت رو هم عوض میکنم بیدار نمیشی ... خلاصه انقدرررر دختر خوبی شدی که نگووووتشویق ولــــــــــــــــــــی عوضش وقتی که بیدار میشی دیگه کار و زندگی رو باید تعطیل کنم و به سرکار خانم خندونک برسم ... خلاصه کلام این که عـــــــــــــــــــــــــاشق خودت وکاراتم مامانی....
امیر سام این ماه یاد گرفته دستش و بخوره اونم 4 انگشتی انگار میخواد سوت بزنه???
مارو خیلی خوب میشناسه انقد میخنده که همه از خوش اخلاقیش صحبت میکنن فقد جیغ میزنه و اون به همه سمتی خودشو میبره
اقا مهراد دیروز ۱۴ سهریور برای اولین بار غلت زد?ما خیلی خوشحال شدیم و کلی ذوق کردیم. چند وقتی هست که دستاشو باز میکنه تا بغلش کنیم?این کارش جذابه.اینکه میشناست و اعتماد میکنه تا درآغوش بگیریش حس قشنگیه. ما خیلی دوسش داریم. پسرم از شب پنجم محرم تو هیئت شرکت کرده.اجرش با امام حسین (ع)