مامانی ازم عکس یه هفتگیمم گرفت ، همه میگن موهام پرپشته ، مگه بچه های دیگه مو ندارن؟رنگ موهام خرمایی هست و به مامانم رفته ، اینجا خیلی خوابم میومد ولی مامانی میخواست عکس بگیره ازم...
مامان بزرگم ، ینی مامان بابام ، که مامان صدیقه بهش میگم میخواست منو تا از بیمارستان آوردن خونه ببره حموم بشوره ولی ازونجایی که بابابزرگم ینی بابای مامانم ، که بهش میگم باباحسن ، دکتر هست نذاشتن منو ببرن حموم و گفتن روز هفتم نافش میوفته بعد ببرید حموم چون الان ببرید یهو عفونت میکنه ، خلاصه روز هفتم فرا رسید ناف ما افتاد ... مامان اکرم و باباحسن دوتایی منو بردن و شستن ، شدم دسته ی گل ...?